آیینه ی شرقی من!!!…..جادّه شکوفه ی رسیدن است…چشمه ایست در مسیر خوشگوار ِ مرگ….
صفحه 1
استاندارد
دل نوشته های یک چپ دست…۲۳
مادرم ! امشب غمم گل کرده است!
بر ضریحت دل توسّل کرده است!
مهدی ات بعد از تو تغییری نکرد!
هیچوقت اظهار دلگیری نکرد!
استاندارد
دل نوشته های یک چپ دست…۲۲
زلزله ی مجاز در سایه بان تخیّل شرقی من!!!….می خواهم تمام نگاهم را برایت فریاد کنم…. ادامه مطلب ←
استاندارد
دل نوشته های یک چپ دست…۲۱
ایوان سایه سار شرقی من!!!!…..دستم خوابیده است!!!….و دیدگانم سر بر شانه ی یکدیگر نهاده اند!…. ادامه مطلب ←
استاندارد
دل نوشته های یک چپ دست…۲۰
خلسه ی باران های شرقی من!!!….از گوسپندان باغ غزل کمی نور بدوش….صبر کن!!!…ببین!…. ادامه مطلب ←
استاندارد
دل نوشته های یک چپ دست…۱۹
گریه ی خون بسته به بالم تویی مو شده ام ، بس که خیالم تویی….. ادامه مطلب ←
استاندارد
دل نوشته های یک چپ دست…۱۸
سکته ی شعر دل من آنی است!
ناله ی من باغ چراغانی است!
چاک ِ جگر دوختنی هم نبود!
ناله ی من سوختنی هم نبود! ادامه مطلب ←
استاندارد
دل نوشته های یک چپ دست…۱۶
مثل هر شب زخم خود را خوانده ام!
من الاغ این اناالحق رانده ام!
یک ضریح بی نشانم در زمین!
یک بقیع گریه ام تنها همین!!!!…..
استاندارد